دعا کنیم نزدیک تحــویل ســال هیچ آرزویی نشه هیچ وقت محــــال
وقتی دستامونو به طرف آسمون دراز می کنیم ، یادمون باشه که اگه اشک چشامون مث
بارون می مونه، شاید مادری با همه درد و غمش ،
گریش مث سیل باشه؛
خیلی وقتا اون قدر غرق گلدون لب پنجره اتاقمون می شیم، که پاک یادمون میره که شاید
کلبه نمناک و تاریک همسایمون ، اصلا پنجره نداشته باشه؛
کاشکی می شد دلواپسی های مادری که برای شفای فرزندش دعا می کنه، اشک می ریزه،
دل همه نرگسای نگاهمونو بشکنه.
یه سال دیگه هم گذشت.
یه سال دیگه هم از عمرمون گذشت و یار نیومد.
یه سال دیگه، هم چون سالای قبل گذشت و دلدار نیومد.
...
غم هجران ودوری ودلدادگی به اون که ندیدیش،اما عاشقش هستی دردی بس جانکاه ست.
می دونی که میاد...
وصفش رو ،عشقش رو، عظمتش رو، مهربونیش رو، بزرگواریش رو، کرمش رو،
مددش رو، بسیار شنیدی.
...
اما...
اما چه کنی که لیاقت گوشه چشمش رو هم نداشته ای.
مث نسیم لطیف بهاری از وجودش سرخوش می شی ولی نمی بینیش.
مدد و یاریش در لحظه لحظه ثانیه هات به یاریت میاد و تو غافل از همراهیش.
سایه محبتش سالهاست که بر سرته و نمی ذاره آفتاب جهل و ناامیدی صورتت رو
بسوزونه، اما خنکای وجودش رو درک نکردی.
و باز در آغاز سالی نو و نوروزی دوباره در کنارمونه.
...
آیا وجودش رو احساس می کنی ؟
آیا سنگینی نگاه استوارش رو بر وجودت لمس می کنی ؟
آیا عشقش رو که سالهاست از روز عزل به تو عیدی داده در قلبت حفظ کردی ؟
...
آیا امسال سال ظهور اوست...
خدا می داند...
بار الهی، این هجران را به پایان رسان و عید واقعی را برایمان به ارمغان آور.
انشا الله سالی پر خیر و برکت و با دلی سرشار از عشق به مهدی فاطمه (عج الله تعالی
فرجه الشریف) را در پیش رو داشته باشید.
آمین یا رب العالمین
و کسی گفت بهار است،
و من با شبنم ، روی یک برگ گل یاس نوشتم :
ای کاش این بهاری که همه می گویند
بی خبر می آمد
شاید آن وقت ز شوقش
همه گل می دادیم.