از پدرم اسمشو یاد گرفتم
وقتی چشام به روی دنیا وا شد
هنوز تو قنداقه بودم "یا علی" _
ـــ گفت و منو بغل گرفت و پا شد
تو عالم بچگی و سادگی
وقتی غمی دنیامو تاریک می کرد
پدر می گفت "یا علی" و پا می شد
منو به آسمونا نزدیک می کرد
"یا علی " و "یا علی " و "یا علی "
از رگ مادر توی خونم می ریخت
شبای تشنه وقتی شیرم می داد
طعم علی روی زبونم می ریخت
علی کلید خانه خدا بود
قفل دل شکسته رو وا می کرد
علی مث فرشته های معصوم
با گریه دنیا رو تماشا می کرد
ماه شبای مشق بچگی هام
عکس علی بود که تو چشمه می ریخت
وقتی علی رو می نوشتم رو خط
نام "علی" برام کرشمه می ریخت
بچه گی هام عمریه رفته از یاد
با این که از غصه دارم تا می شم
دخترمو وقتی بغل می کنم
بازم می گم یا علی و پا می شم